کد مطلب:124383 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

سخن امام حسن درباره ی حوادث آینده
[56]-136- مجلسی رحمه الله از امام صادق علیه السلام نقل كرده است:

چون امام حسن علیه السلام با معاویه صلح كرد، در نخیله نشستند و معاویه گفت:ابامحمد! به من گفته اند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله، [خرمای] نخل ها را تخمین می زد، آیا شما چنین علمی داری؟ شیعیان شما عقیده دارند كه هیچ دانشی، نه در زمین و نه در آسمان، از شما پنهان نیست.

امام حسن علیه السلام فرمود:رسول خدا صلی الله علیه و آله پیمانه پیمانه تخمین می زد و من شماره شماره.

معاویه گفت:این نخل، چقدر خرما دارد؟

امام حسن علیه السلام فرمود:چهار هزار و چهار خرمای نارس.

مجلسی رحمه الله دنباله ی روایت را از ابن عباس جوهری این چنین نقل كرده است:معاویه دستور داد تا خرماها را از درخت كندند و شمردند. چهار هزار و سه دانه بود. امام حسن علیه السلام فرمود:سوگند به خدا! به من دروغ نگفته اند؛ من نیز دروغ نگفته ام. پس نگریستند و دیدند آن یك دانه، در دست عبدالله بن عامر بن كریز است.

سپس، امام حسن علیه السلام فرمود:معاویه! اگر كافر نمی شدی، به تو می گفتم در آینده چه كارهایی خواهی كرد؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمانی بود كه تكذیب نمی شد، و تو [مرا]



[ صفحه 146]



تكذیب می كنی و می گویی:با آن خردسالی اش، چه زمانی از جد خود شنید؟!

سوگند به خدا! زیاد [بن ابیه] را به [پدر] خود نسبت می دهی، حجر را می كشی و سرها را از شهری به شهر دیگر می بری و نزد خود می آوری.

پس [چنان شد كه امام علیه السلام فرمود]، زیاد را [در سال 44 هجری] به [پدر] خود نسبت داد [و او را زیاد بن ابی سفیان نامید] و حجر را كشت و سر بریده ی عمرو بن حمق خزاعی را نزد خود آورد. [1] .


[1] بحارالانوار 329:43، ح 9.